قابل لمس ترين افسانه ايراني قالي ايراني است. كهن ترين تمدن بشري، در آغوش خود، باغ گل هميشه بهاري پرورانده است روح پرور، بي خزان، پيشكش به همه جهانيان.
هر گاه كه اين هديه باستاني رامي گسترانيد، پنجره اي را ميگشاييد به افقي بي انتها و در اين لحظه، لبخندي كه بر رخسار بيننده اش نقش مي بندد، لذت تماشاي دشت وسيعي است از هنرها و از هنرمندي ها. هنرهايي به وسعت هنرهاي هفتگانه و هنرمنديهايي به عظمت عجايب هفتگانه.
از يك سو نقاشي و نگارگري، شعر و شاعري و داستان سرايي، معماري، رقص، نمايش و تصويرگري و ساير هنرهاي تجسمي، در فرش ايراني، هر يك به گونهاي جلوه گرند. از سوي ديگر، سطح بالايي از علوم و فنون سنتي و باستاني و امروزي از قبيل گياهشناسي، رنگسازي و رنگرزي، نساجي، شناخت و پرورش دام، شيمي، بوم شناسي، جامعه شناسي و تاريخ در قالي و قاليبافي به شكل هوشمندانه و استاداناي در هم آميخته شده و بكار گرفته شدهاند.
اين شاهكار بشري، براي رسيدن به دوران ما، از فراز و فرود و از پيچ و خم تاريخ با سرافرازي گذر كرده، دورانها ، مردمان و پادشاهان بسياري را ديده و زينت بخش كاخها و خانهها و سراها بوده است.
قدمت فرش
از بررسي قديميترين قالي كه تاكنون كشف شده، اينگونه درمييابيم كه قالي و قاليبافي از هزارههاي پيش از ميلاد وجود داشته است. پيچيدگي فنون بافت و توليد و همچنين ميزان كمال و پختگي نقش در قالي پازيريك، با تاريخ بافت ٣ هزار سالهاش، بيانگر اين است كه؛ ريسندگي، رنگرزي، طراحی و بافندگي قالي ميبايست بيش از يك يا دو هزار سال قبل از آن آغاز شده باشد تا بتواند در اين درجه از كمال جلوه كند. بنابر اين، تصور قدمت و سابقه حداقل ٥٠٠٠ ساله براي آن دور از ذهن نيست.
گستره جغرافيايي و تاريخي قالي و قاليبافي
- نخست ، گسترش فوق العاده امپراتوريهاي ايراني نظير هخامنشيان و سرزمينهاي پهناور تحت سيطره آنان كه از شرق و شمال چين و هندوستان تا شرق اروپا را شامل بوده است. (در نقوش قالي پازيريك نيز سبك هنر و نقوش هخامنشي بطور مشخص و قابل استنادي ديده مي شود) .
- دوم ، يافتههاي جديد محققان در تمدن جيرفت و زير و رو شدن بنيان نظريههاي باستان شناسي كه كوچ گسترده آرياييها از مناطق مركزي فلات ايران به منطق شماليتر ، حتي تا جنوب سيبري را بدست ميدهد . اين رويداد در نتيجه خشك شدن درياهاي مركزي ايران پيش آمده است . قالي پازيريك نيز در دامنههاي يخ زده رشته كوههاي جنوبي سيبري كشف شده است . در مراحل بعدي اين مهاجرت بزرگ و طولاني، جمعيت به مرور و طي سدهها از آنجا در جهت غرب منتشر شده و علت آن، فاصله گرفتن از سرزمينهاي سرد و خشن و از قبايل بدوي همسايه بوده است .ساكن شدن اين جمعيت از آسياي ميانه و قفقاز تا شرق اروپا ، از دلايل وجود قاليبافي در اين مناطق است.
بررسي مورد دوم از آن روي مهم است كه تلاشهاي برخي دولتهاي تازه تاسيس و تازه به دوران رسيده را در فراهم آوردن هويت و سابقه نداشته از محل تمدن ايران باستان، و حتي در مصادره اعتبار قالي پازيريك بي اثر ميكند.
از معروفترين تاريخ نويسان باستان گزنفون (يونان حدود ٤٠٠ سال پيش ازميلاد ، كتاب سيرت كورش) مي نويسد : ايرانيان براي اينكه بسترشان نرم باشد قاليچه زير بستر خود ميگسترند.
فرش دستباف مناطق ایران:
مناطق فرشبافي شناخته شده در گسترهاي وسيع از جغرافيا و تاريخ و فرهنگ ديده ميشوند. از شرق و شمال چين، از هندوستان، آسياي ميانه، افغانستان، پاكستان، قفقاز از داغستان تا باكو و ارمنستان، شرق اروپا از مولداوي، روماني، مجارستان و غرب آناتولي و از آنجا به شمال افريقا و سپس جنوب و شرق آناتولي و در نهايت مرزهاي فعلي سرزمين ايران بستر اين شاهكار بينظير ميباشد؛ كه هر كدام زيباييها و داستانهاي زيبا و خيال انگيز خود را دارند.
امروزه با وجود تمامي بيمهريها و غرض ورزيها، عشاير قشقايي، فارس، چهار محال و بختياري و جنوب كرمان، عشاير بلوچ جنوب خراسان، عشاير آذربايجان، روستاهاي كردستان و لرستان و خراسان، طوايف تركمن، شهرهاي اصفهان، تبريز، كرمان، همدان، قم، اراك، نائين، مشهد، كاشان و ساير شهرهاي كوچك و بزرگ ايران، هركدام به سهم خود پرچم فرش ايران را برافراشته نگاه داشتهاند.
اين شرح حال و سرگذشت، در كتابي كه به همت مجموعه فرش تارنگ در دست تهيه است و در آينده اي نزديك در اختيار تمامي علاقمندان به فرش، قاليبافي، هنر، تاريخ و فرهنگ ايران قرار خواهد گرفت، با عشق روايت شده است.
سه دسته عمده، فرش و ساير دستبافتههاي زير مجموعه آن
- فرش و دستبافتههاي عشايري شامل: فرش، گبه، گليم، جاجيم، سفره، نمكدان، خورجين، مفرج، جل اسب، سياه چادر، چنته، چوقا ، هور، وريس و ساير ملزومات زندگي عشايري عموما از جنس پشم گوسفند و موي بز)
- فرش و دستبافتههاي روستايي شامل: فرش، گليم، جاجيم، خورجين، سفره، سردري، هور و ساير ملزومات زندگي روستايي عموما از جنس پشم، نخ پنبه و گاهي ابريشم)
- فرش و دستبافته هاي شهري شامل: فرش، گليم، سفره، تابلو فرش و ... از نخ پنبه و پشم و ابريشم؛ تقريبا همه دستبافتههاي تمام ابريشمي در اين گروه دسته بندي قرار میگیرند.
با سليقههاي امروزه مشتريان در داخل و خارج از ايران و با نوع توليدات فعالان حوزه فرش دستبافت، فرشهاي متنوعي را در بازار ميتوان يافت. در حال حاضر، رايجترين و پر توليدترين گونهها از مناطق تبريز، قشقايي، اصفهان، بيجار، بختياري، نائين، كاشان، قم، كرمان، اراك، همدان و خراسان و تركمن ميباشند.
به همراه شما عزيزان، در هر كدام از بخشهای سايت، ويژگيهاي توليدات مناطق مختلف فرشبافي ايران را جداگانه مورد بررسي قرار خواهيم داد. اين موارد شامل معرفي و شرح طرحها و نقشهها، جنش تار و پود مورد استفاده، انواع رنگرزيها و ريسندگيها و انواع تكنيكهاي بافت خاص هر منطقه خواهد بود.
نظر خود را بنویسید